سفارش تبلیغ
صبا ویژن
   RSS  |   خانه |   شناسنامه |   پست الکترونیک |  پارسی بلاگ | یــــاهـو
اوقات شرعی

ارث - ماوراء

ارث (شنبه 86/7/14 ساعت 3:31 عصر)

بعد از درگذشت بابا و مامان، تصمیم گرفتند همه دارایی های پدری را، برای آنکه کدورتی پیش نیاید،  یکجا بفروشند.
 مراسم سالگرد بابا را در تکیه محل برگزار کردند... با همسایه های روستای پدری خداحافظی کردند... سالهاست وقتی که عید می آید نمی دانند کجا بروند... دلشان هوای روستای پدری می کند... از تمامی خاک روستا فقط یک قطعه به آنها تعلق دارد: قبر بابا و مامان

  • نویسنده: مصطفی فوائدی

  • نظرات دیگران ( )


  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    ناهار 1 دلاری
    [عناوین آرشیوشده]
  •   فیلم‌های ماوراء

  •   يك تكه نان
      سوته دلان
      بوي پيراهن يوسف
      شبهاي روشن
       آرامش در ميان مردگان
      از کرخه تا راين
      رنگ خدا
      خدا نزديک است
      آژانس شيشه اي
      گاهي به آسمان نگاه کن
      هم نفس
      بوي کافور،عطر ياس
      يك بوسه كوچولو
      استعاذه
      وقتي همه خواب بودند
      خواب سفيد
      بيد مجنون
      بچه هاي آسمان
  •   فهرست موضوعی یادداشت ها
  • داستانک[325] . سخن بزرگان[22] . کاریکلماتور[9] . نیایش[7] .
  •   مطالب بایگانی شده
  • زمستان 1386
    پاییز 1386

  •  لینک دوستان من

  • سوته دلان
    هیچوقت
    علی‏وارم
  •   بازدیدهای این وبلاگ
  • امروز: 539 بازدید
    دیروز: 4 بازدید
    کل بازدیدها: 165739 بازدید
  •   درباره من
  • ارث - ماوراء
    مصطفی فوائدی
  •   لوگوی وبلاگ من
  •      ارث - ماوراء
  •   اشتراک در خبرنامه
  •