سفارش تبلیغ
صبا ویژن
   RSS  |   خانه |   شناسنامه |   پست الکترونیک |  پارسی بلاگ | یــــاهـو
اوقات شرعی

هدیه کریسمس - ماوراء

هدیه کریسمس (شنبه 86/7/14 ساعت 9:37 عصر)


و این داستان دو دلداده جوان به نام های دللا Della و جیم Jim است که هر چند بی چیز و فقیر بودند، اما همدیگر را دیوانه وار دوست داشتند.
دللا با رسیدن عید کریسمس به فکر خرید هدیه ای برای همسرش جیم می افتد. او خیلی وقت پیش در نظر داشت برای ساعت همسرش یک زنجیر زیبا بخرد چرا که جیم آن ساعت را خیلی خیلی دوست داشت. با وجود این ، شب عید فکری به ذهن دللا خطور می کند . او تصمیم می گیرد موهای زیبایش را بفروشد و برای جیم زنجیر را بخرد.

دللا شب عید در حالی به خانه بر می گردد که بسته کادوپیچی شده در دستش بود و محتوای آن هم زنجیری بود که برای ساعت دوست داشتنی جیم خرید بود.به ناگاه نگرانی سراپای وجود دللا را فرا می گیرد. او می دانست که جیم فوق العاده موهای همسرش را دوست دارد و از این رو نمی دانست عکس العمل جیم چه خواهد بود.

دللا از آخرین پله ها هم بالا می رود و در را که باز می کند، از دیدن شوهرش که در خانه منتظر او بود تعجب می کند. بسته کادوئی هم در دست جیم بود که معلوم بود هدیه شب عید او برای همسرش است.
موقعی که دللا روسری خود را از سر بر می دارد، جیم متوجه موهای کوتاه او می شود و اشک در چشمانش حلقه می زند اما هیچ حرفی نمی زند و در حالی که بغض گلویش را می بلعدهدیه خود را به طرف دللا دراز می کند.

موقعی که دللا کادو را باز می کند نمی تواند آنچه را که می بیند باور کند چرا که داخل بسته یک جفت شانه زیبای نقره نشان بود که برای موهای بلند زیبای او خریده بود.
حال نوبت جیم بود، وقتی جیم کادوی خود را باز می کند در عین ناباوری می بیند که دللا برای ساعتی که او بسیار دوست داشت یک زنجیر زیبا خریده است و برای همین موضوع هم موهای خود را فروخته است اما متاسفانه جیم برای خرید شانه ها، ساعت خود را گرو گذاشته بود.

 


  • نویسنده: مصطفی فوائدی

  • نظرات دیگران ( )


  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    ناهار 1 دلاری
    [عناوین آرشیوشده]
  •   فیلم‌های ماوراء

  •   يك تكه نان
      سوته دلان
      بوي پيراهن يوسف
      شبهاي روشن
       آرامش در ميان مردگان
      از کرخه تا راين
      رنگ خدا
      خدا نزديک است
      آژانس شيشه اي
      گاهي به آسمان نگاه کن
      هم نفس
      بوي کافور،عطر ياس
      يك بوسه كوچولو
      استعاذه
      وقتي همه خواب بودند
      خواب سفيد
      بيد مجنون
      بچه هاي آسمان
  •   فهرست موضوعی یادداشت ها
  • داستانک[325] . سخن بزرگان[22] . کاریکلماتور[9] . نیایش[7] .
  •   مطالب بایگانی شده
  • زمستان 1386
    پاییز 1386

  •  لینک دوستان من

  • سوته دلان
    هیچوقت
    علی‏وارم
  •   بازدیدهای این وبلاگ
  • امروز: 447 بازدید
    دیروز: 4 بازدید
    کل بازدیدها: 165647 بازدید
  •   درباره من
  • هدیه کریسمس - ماوراء
    مصطفی فوائدی
  •   لوگوی وبلاگ من
  •      هدیه کریسمس - ماوراء
  •   اشتراک در خبرنامه
  •