سفارش تبلیغ
صبا ویژن
   RSS  |   خانه |   شناسنامه |   پست الکترونیک |  پارسی بلاگ | یــــاهـو
اوقات شرعی

رحمت خدا - ماوراء

رحمت خدا (جمعه 86/7/6 ساعت 3:31 عصر)


حکایت از آن روز می‌باشد که شاعری از ایران زمین درتنهایی خود به عیش و نوش مشغول بود. که ناگهان باد شدیدی می‌وزد و سبوی شاعر را می‌شکند.
آنگاه شاعر رو به آسمان کرده و به یزدان پاک می‌گوید.

ابریــق مـی مرا، شکستی ربــی
بر من در عیش را، ببستی ربــی

من مـی خورم و تو می‌‌کنی بد مستی
کفرم به دهــان، مگر تو مستی ربــی!

یزدان احد و واحد خشم می‌گیرد و لب و صورت شاعر را کج و معوج می‌کند. شاعر دوباره رو به آسمان کرده و می‌گوید.

نـــاکرده گنــه در ایـن جهان کیست بگو
آن کس که گنه نکرده، چون زیست بگو

من بــد کنم و تو بد مکافات دهی!
پس فرق میان من و تو چیست بگو

و یزدان رحمان و رحیم دوباره سلامتی را به او برمی‌گرداند.


  • نویسنده: مصطفی فوائدی

  • نظرات دیگران ( )


  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    ناهار 1 دلاری
    [عناوین آرشیوشده]
  •   فیلم‌های ماوراء

  •   يك تكه نان
      سوته دلان
      بوي پيراهن يوسف
      شبهاي روشن
       آرامش در ميان مردگان
      از کرخه تا راين
      رنگ خدا
      خدا نزديک است
      آژانس شيشه اي
      گاهي به آسمان نگاه کن
      هم نفس
      بوي کافور،عطر ياس
      يك بوسه كوچولو
      استعاذه
      وقتي همه خواب بودند
      خواب سفيد
      بيد مجنون
      بچه هاي آسمان
  •   فهرست موضوعی یادداشت ها
  • داستانک[325] . سخن بزرگان[22] . کاریکلماتور[9] . نیایش[7] .
  •   مطالب بایگانی شده
  • زمستان 1386
    پاییز 1386

  •  لینک دوستان من

  • سوته دلان
    هیچوقت
    علی‏وارم
  •   بازدیدهای این وبلاگ
  • امروز: 607 بازدید
    دیروز: 4 بازدید
    کل بازدیدها: 165807 بازدید
  •   درباره من
  • رحمت خدا - ماوراء
    مصطفی فوائدی
  •   لوگوی وبلاگ من
  •      رحمت خدا - ماوراء
  •   اشتراک در خبرنامه
  •