برای موفق شدن باید پاهای خود را بر روی زمین بگذاریم
بسیاری از افراد که با مکتب موفقیت آشنا میشوند و شیوه زندگی هدفمند را می آموزند، در ابتدای راه، اهداف بسیار بلند پروازانه ای را برای خود بر می گزینند و با اشتیاق فراوان منتظرند که در مدت زمان کوتاهی به آرزوهای بزرگشان دست پیدا کنند.
آنها آن چنان در رویـاهـای خـود سـاخـتـه شـان غـرق می شوند که اندک اندک فراموش می کنند کـه
برای موفق شدن باید پاهای خود را بر روی زمین بگذارند.
ایراد این نوع تفکر که " تفکر بر مبنای آرزوها" نامیده می شود این است که زمان و راهی که باید برای رسیدن به آرزوها طی شود اغلب کمتر از آنچه هست دیده می شود و در نتیجه شخص وقتی در طی مدت کوتاهی به نتیجه مطلوب ذهنی خود نمی رسد سرخورده و مایوس گردیده و از پیگیری اهدافش منصرف می شود. حال آنکه موفقیت امری تدریجی و نیازمند تلاش مستمر و کوشش فراوان است.
می گویند روزی کرایسلر که نوازنده مشهور پیانو است قطعه ای را آن چنان لطیف و با ظرافت نواخت که تمام جمعیت حاضر در کنسرت غرق در شور و شعف شدند، در پایان کنسرت خانمی که به شدت تحت تاثیر شیوه نوازندگی وی قرار گرفته بود نزدش رفت و با حالتی شگفت زده گفت: "مـن حـاضـرم تـمـام لـحـظـات عـمـرم را بـدهـم تـا بـتـوانـم مـثـل شـمـا بـنـوازم."
کرایسلر لبخندی به او زد و گفت: "این دقیقاً همان کاری است که من در تمام طول عمرم کرده ام."
به نظر من روزی که کرایسلر برای نخستین بار دست به پیانو زد، در ذهنش چنین روزی را می دید، اما احتمالاً انتظار نداشت که این موفقیت خیلی آسان و پس از چند ماه نواختن پیانو به دست آید.
"تـدریـج" همه جا قاعده موفقیت است و هر موفقیت بزرگی حاصل جمع یا حاصل ضربی از موفقیت های کوچک و درس هایی است که از شکست های کوچک می آموزیم.
همان گونه که برای ساخته شدن یک ساختمان زیبا هزاران آجر باید دقیق و متناسب با یکدیگر چیده شوند و طبیعتاً نمی توان تا قبل از طراحی نقشه و ساخته شدن طبقه اول به فکر ساختن طبقه دوم بود، در زندگی یک انسان هدفمند نیز اوضاع به همین شکل است. همان گونه که بهترین نقشه ساختمان اگر روی کاغذ باقی بماند اهمیت چندانی پیدا نمی کند، بهترین فکرها نیز تا وقتی از "وجهه تئوریک" به "حالت عملی" مبدل نشوند ارزش چندانی نخواهند داشت.
از جمله رازهای موفقیت انسان های موفق کوتاه بودن فاصله "اندیشه" تا "عمل" آنهاست.
پس بهتر است با خود فکر کنیم که چگونه می توانیم در راستای اهدافمان اقدامات عملی انجام دهیم؟.
برای مثال اگر هدف شما تبدیل شدن به یک متخصص کامپیوتر است و تاکنون چیزی از کامپیوتر نمی دانید اما امروز عصر از یک مرکز بزرگ کامپیوتر بازدید کرده اید، یک گام عملی در مسیر موفقیت برداشته اید.
اگر هدف شما قبولی در کنکور است و امروز صرفاً کتاب های مورد نیازتان برای مطالعه را خریداری کرده اید، یک گام عملی در مسیر موفقیت برداشته اید. اگر هدف شما ثروتمند شدن است و سرمایه چندانی نیز ندارید اما امروز ایده های اقتصادی را که به ذهنتان رسیده است در دفتری یادداشت کرده اید تا در زمان مناسب مورد استفاده قرار دهید، یک گام عملی به سوی موفقیت برداشته اید. اما اگر نشسته اید و تنها به اهـدافتان فـکـر می کنید و به این که چرا شرایط دست به دست هم نمی دهند تا شما به اهدافتان برسید، باید گفت که شما در مرحله "تئوریک" متوقف مانده اید و البته هنوز فرصت هست تا دست به اقدامات عملی و ملموس بزنید. پس از جای خود بلند شوید و بیش از این برای رسیدن به موفقیت های بزرگ، موقعیت های کوچک را از دست ندهید.
راه موفقیت را باید گام به گام پیمود، پس هر گام را آن چنان استوار و پر انگیزه بردارید که گویی این، هدف نهایی شماست و در عین حال هدف نهایی را که برای خود برگزیده اید همواره در ذهن داشته باشید و هرگز این جمله را فراموش نکنید که در زندگی ات:
بزرگ فکر کن، اما هم اکنون از کوچک آغاز کن.
برای موفق شدن باید پاهای خود را بر روی زمین بگذاریم.
موفقیت امری تدریجی و نیازمند تلاش مستمر و کوشش فراوان است.
برای رسیدن به مـوفـقـیـت های بـزرگ، مـوقـعـیت های کـوچـک را از دست ندهید.
از جمله رازهای موفقیت انسان های موفق کوتاه بودن فاصله "اندیشه" تا "عمل" آنهاست.
|