سفارش تبلیغ
صبا ویژن
   RSS  |   خانه |   شناسنامه |   پست الکترونیک |  پارسی بلاگ | یــــاهـو
اوقات شرعی

خدایم لا به لای طوفان بود - ماوراء

خدایم لا به لای طوفان بود (یکشنبه 86/7/22 ساعت 5:43 عصر)


پسر نوح به خواستگاری دختر هابیل رفت . دختر هابیل جوابش کرد و گفت : نه هرگز، همسریم را سزاوار نیستی؛ تو با بدان بنشستی و خاندان نبوتت گم شد . تو همانی که بر کشتی سوار نشدی ، خدا را نادیده گرفتی و فرمانش را . به پدرت پشت کردی ، به پیمان و پیامش نیز .

غرورت غرقت کرد . دیدی که نه شنا به کارت آمد و نه بلندی کوه ها !

پسر نوح گفت : اما آن که غرق می شود، خدا را خالصانه تر صدا می زند، تا آن که بر کشتی سوار است . من خدایم را لابلای طوفان یافتم . در دل مرگ و سهمگینی سیل .

دختر هابیل گفت : ایمان قبل از واقعه به کار می آید،در هول و هراسی که تو گرفتار شدی، هر کفریبدل به ایمان می شود . آن چه تو به آن رسیدی، ایمان به اختیار نبو، پس گردنی خدا بودکه گردنت را شکست .

پسر نوح گفت : آنها که بر کشتی سوارند، امنند و خدایی کجدار و مریض دارند که به بادی ممکن است از دستشان برود . من آن غرقم که به چنان خدای مهیبی رسیدم که با چشمان بسته نیز می بینمش و با دستان بسته نیز لمسش می کنم . خدای من چنان خطیر است که هیچ طوفانی آن را از کفم نمی برد .

دختر هابیل گفت : باری، تو سرکشی کردی و گناهکاری. گناهت هرگز بخشیده نخواهد شد .

پسر نوح خندید و خندید و گفت : شاید آن که جسارت عصیان دارد . شجاعت توبه نیز داشته باشد. شاید آن خدا که مجال سرکشی داد، فرصت بخشیده شدن هم داده باشد !

دختر هابیل سکوت کرد و سکوت کرد و آنگاه گفت : شاید، شاید پرهیزگاری من به ترس و تهدید آغشته باشد، اما نام عصیان تو دلیری نبود . دنیا کوتاه است و آدمی کوتاه تر ، مجال آزمون و خطا نیست .

پسر نوح گفت : به این درخت نگاه کن، به شاخه هایش، پیش از آنکه دست های درخت به نور برسند، پاهایش تاریکی را تجربه کرده اند . گاهی برای رسیدن به نور باید باید تاریکی را تجربه کرد . گاهی برای رسیدن بخدا باید از پل گناه گذشت ...

من اینگونه به خدا رسیدم، راه اما راه خوبی نیست. راه تو زیباتر و مطمئن تر است دختر هابیل!

پسر نوح این را گفت و رفت و دختر هابیل تا دوردست ها تماشایش کرد و سال هاست که منتظر است و سالهاست که با خود می گوید : " آیا همسریشم سزاوار بودم ؟! "
 

 


  • نویسنده: مصطفی فوائدی

  • نظرات دیگران ( )


  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    ناهار 1 دلاری
    [عناوین آرشیوشده]
  •   فیلم‌های ماوراء

  •   يك تكه نان
      سوته دلان
      بوي پيراهن يوسف
      شبهاي روشن
       آرامش در ميان مردگان
      از کرخه تا راين
      رنگ خدا
      خدا نزديک است
      آژانس شيشه اي
      گاهي به آسمان نگاه کن
      هم نفس
      بوي کافور،عطر ياس
      يك بوسه كوچولو
      استعاذه
      وقتي همه خواب بودند
      خواب سفيد
      بيد مجنون
      بچه هاي آسمان
  •   فهرست موضوعی یادداشت ها
  • داستانک[325] . سخن بزرگان[22] . کاریکلماتور[9] . نیایش[7] .
  •   مطالب بایگانی شده
  • زمستان 1386
    پاییز 1386

  •  لینک دوستان من

  • سوته دلان
    هیچوقت
    علی‏وارم
  •   بازدیدهای این وبلاگ
  • امروز: 189 بازدید
    دیروز: 4 بازدید
    کل بازدیدها: 165389 بازدید
  •   درباره من
  • خدایم لا به لای طوفان بود - ماوراء
    مصطفی فوائدی
  •   لوگوی وبلاگ من
  •      خدایم لا به لای طوفان بود - ماوراء
  •   اشتراک در خبرنامه
  •