قهر و آشتی (دوشنبه 86/8/7 ساعت 4:36 عصر)
زندگی به روال خویش درگذر است.
من و خدا گاه قهر و گاه آشتی میکنیم.
آنکه قهر میکند، منم.
آنکه قهرم را تحویل نمیگیرد خداست.
و آنگاه میبخشمش و خدا میخندد. هنوز خنده خدا را می بینم و از این بابت از او ممنونم...
همهچیز شیرین است.
بهشیرینی همین توت خشک که زیر زبانم ذره ذره مزهاش میکنم و آن قدر لذت میدهد که تلخی چای را بهش هدیه میدهم.
میشد که چای مزه غالب باشد.. باتوست که کدام را انتخاب کنی؟
همه زندگی.. همه دنیا همین است!
مجموعه زیبایی و زشتی و سیاهی و سپیدی و رنج و شادی...
باید گلچین بود حتی اگر گل، خاری در آغوش دارد.
نویسنده: مصطفی فوائدی