سفارش تبلیغ
صبا ویژن
   RSS  |   خانه |   شناسنامه |   پست الکترونیک |  پارسی بلاگ | یــــاهـو
اوقات شرعی

سنگ‌تراش - ماوراء

سنگ‌تراش (شنبه 86/9/3 ساعت 5:44 عصر)

روزی سنگتراشی که از کار خود ناراضی بود و احساس حقارت می کرد ، از نزدیکی خانه بازرگانی رد می شد . در باز بود و او خانه مجلل ، باغ و نوکران بازرگان را دید و به حال خود غبطه خورد و با خود گفت : این بازرگان چقدر قدرتمند است ! و آرزو کرد که مانند بازرگان باشد .
در یک لحظه ، او تبدیل به بازرگانی با جاه و جلال شد . تا مدت ها فکر می‌کرد که از همه قدرتمندتر است . تا این که یک روز حاکم شهر از آنجا عبور کرد ، او دید که همه مردم به حاکم احترام می گذارند حتی بازرگانان . مرد با خودش فکر کرد : کاش من هم یک حاکم بودم ، آن وقت از همه قوی تر می شدم !
در هان لحظه او تبدیل به حاکم مقتدر شهر شد . در حالی که روی تخت روانی نشسته بود ، مردم همه به او تعظیم می کردند . احساس کرد که نور خورشید او را می آزارد و با خودش فکر کرد که خورشید چقدر قدرتمند است .
او آرزو کرد که خورشید باشد و تبدیل به خورشید شد و با تمام نیرو سعی کرد که به زمین بتابد و آن را گرم کند . پس از مدتی ابری بزرگ و سیاه آمد و جلوی تابش او را گرفت . پس با خود اندیشید که نیروی ابر از خورشید بیشتر است ، و تبدیل به ابری بزرگ شد .
 
کمی نگذشته بود که بادی آمد و او را به این طرف و آن طرف هل داد . این بار آرزو کرد که باد شود و تبدیل به باد شد . ولی وقتی به نزدیکی صخره سنگی رسید ، دیگر قدرت تکان دادن صخره را نداشت . با خود گفت که قوی ترین چیز در دنیا ، صخره سنگی است و تبدیل به سنگی بزرگ و عظیم شد . همان طور که با غرور ایستاده بود ، ناگهان صدایی شنید و احساس کرد که دارد خرد می شود . نگاهی به پایین انداخت و سنگتراشی را دید که با چکش و قلم به جان او افتاده است.

  • نویسنده: مصطفی فوائدی

  • نظرات دیگران ( )


  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    ناهار 1 دلاری
    [عناوین آرشیوشده]
  •   فیلم‌های ماوراء

  •   يك تكه نان
      سوته دلان
      بوي پيراهن يوسف
      شبهاي روشن
       آرامش در ميان مردگان
      از کرخه تا راين
      رنگ خدا
      خدا نزديک است
      آژانس شيشه اي
      گاهي به آسمان نگاه کن
      هم نفس
      بوي کافور،عطر ياس
      يك بوسه كوچولو
      استعاذه
      وقتي همه خواب بودند
      خواب سفيد
      بيد مجنون
      بچه هاي آسمان
  •   فهرست موضوعی یادداشت ها
  • داستانک[325] . سخن بزرگان[22] . کاریکلماتور[9] . نیایش[7] .
  •   مطالب بایگانی شده
  • زمستان 1386
    پاییز 1386

  •  لینک دوستان من

  • سوته دلان
    هیچوقت
    علی‏وارم
  •   بازدیدهای این وبلاگ
  • امروز: 91 بازدید
    دیروز: 4 بازدید
    کل بازدیدها: 165291 بازدید
  •   درباره من
  • سنگ‌تراش - ماوراء
    مصطفی فوائدی
  •   لوگوی وبلاگ من
  •      سنگ‌تراش - ماوراء
  •   اشتراک در خبرنامه
  •