سفارش تبلیغ
صبا ویژن
   RSS  |   خانه |   شناسنامه |   پست الکترونیک |  پارسی بلاگ | یــــاهـو
اوقات شرعی

ادعای دوستی - ماوراء

ادعای دوستی (شنبه 86/11/20 ساعت 8:7 صبح)

دروازه غیب اندکی باز مانده بود . جوانمرد کنار در ایستاده بود . پنهانی داخل را نگاه میکرد و می دید که خداوند چگونه همه را می بخشد و چگونه از همه می گذرد .
جوانمرد لبخند می زد .
خدا گفت : پس دیدی که ما همه را می بخشیم و از همه می گذریم ، اما نمی بخشیم و به آسانی نمی گذریم از آن که ادعای دوستی ما را دارد .
جوانمرد باز هم لبخند زد .
جوانمرد گفت : اما ما در این دوستی پای می فشاریم ، حتی اگر از گناه همه بگذری و تنها از گناه دوست نگذری .....
همهء داروندار ما در هستی ، همین است ، از این دوستی دست بر نخواهم داشت .
و این بار خدا بود که لبخند می زد ، لبخندی به فراخی غیب و به رازناکی شهود .

  • نویسنده: مصطفی فوائدی

  • نظرات دیگران ( )


  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    ناهار 1 دلاری
    [عناوین آرشیوشده]
  •   فیلم‌های ماوراء

  •   يك تكه نان
      سوته دلان
      بوي پيراهن يوسف
      شبهاي روشن
       آرامش در ميان مردگان
      از کرخه تا راين
      رنگ خدا
      خدا نزديک است
      آژانس شيشه اي
      گاهي به آسمان نگاه کن
      هم نفس
      بوي کافور،عطر ياس
      يك بوسه كوچولو
      استعاذه
      وقتي همه خواب بودند
      خواب سفيد
      بيد مجنون
      بچه هاي آسمان
  •   فهرست موضوعی یادداشت ها
  • داستانک[325] . سخن بزرگان[22] . کاریکلماتور[9] . نیایش[7] .
  •   مطالب بایگانی شده
  • زمستان 1386
    پاییز 1386

  •  لینک دوستان من

  • سوته دلان
    هیچوقت
    علی‏وارم
  •   بازدیدهای این وبلاگ
  • امروز: 93 بازدید
    دیروز: 4 بازدید
    کل بازدیدها: 165293 بازدید
  •   درباره من
  • ادعای دوستی - ماوراء
    مصطفی فوائدی
  •   لوگوی وبلاگ من
  •      ادعای دوستی - ماوراء
  •   اشتراک در خبرنامه
  •