سفارش تبلیغ
صبا ویژن
   RSS  |   خانه |   شناسنامه |   پست الکترونیک |  پارسی بلاگ | یــــاهـو
اوقات شرعی

کویر - ماوراء

کویر (چهارشنبه 86/12/1 ساعت 6:26 عصر)


آن چه در کویر می روید گز و تاق است .                                 
 این درختان بی باک صبور و قهرمان که علی رغم کویر  بی نیاز از آب و خاک و بی چشم داشت نوازشی و ستایشی .
از سینه ی خشک و سوخته ی کویر به آتش سر می‌کشند و می ایستند و می مانند :
هر یک رب النوعی بی هراس  مغرور  تنها و غریب .
گویی سفیران عالم دیگرند که در کویر ظاهر می شوند .
این درختان شجاعی که در جهنم می رویند اما اینان برگ و باری ندارند  گلی نمی افشانند  ثمری نمیتوانند داد .
شور جوانه زدن و شوق شکوفه بستن و امید شکفتن در نهاد ساقه شان یا شاخه شان می خشکد می سوزد و در پایان به جرم گستاخی در برابر کویر از ریشه شان بر می کنند و در تنور شان می افکنند و ...  این سرنوشت مقدر آنهاست .
بید را در لبه استخری کناره ی جوی آب قناتی در کویر میتوان با زحمت نگاه داشت .
سایه اش سرد و زندگی بخش است .
درخت عزیز ی است اما همواره بر خود می لرزد .
در شهر ها و آبادی ها نیز بیمناک است که هول کویر در مغز استخوانش کرده است .
اما آنچه در کویر زیبا میروید خیال است !
این تنها درختی است که در کویر خوب زندگی می کند می بالد و گل می افشاند و گل های خیال  گل هایی هم چون قاصدک آبی و سبز و کبود و عسلی ... هر یک به رنگ آفریدگا رش به رنگ انسان خیال پرداز و نیز به رنگ آن چه قاصدک به سویش پر می کشد و به رویش می نشیند.
خیال - این تنها پرنده ی نامریی که آزاد و رها همه جا جولان دارد - سایه ی پرواز ش تنها سایه ای است که بر کویر می افکند و صدای سایش بال هایش تنها سخنی است که سکوت ابدی کویر را نشان میدهد و آن را ساکت تر می نماید .
 آری این سکوت مرموز و هراس آمیز کویر است که در سایش بال های این پرنده شاعر سخن می گوید .
کویر انتهای زمین است : پایان سرزمین حیات است .
در کویر گویی به مرز عالم دیگر نزدیکیم و از ان است که ماورا الطبیعه را – که همواره فلسفه از آن سخن می گوید و مذهب بدان میخواند – در کویر به چشم میتوان دید : می توان احساس کرد و از آن است که پیامبران همه از این جا بر خاسته ا ندو به سوی شهر ها و آبادی ها امده اند .

 << در کویر خدا حضور دارد ! >>

این شهادت را یک نویسنده رومانیایی داده است که برای شناختن محمد ( ص )  و دیدن صحرایی که آواز پر جبرییل همواره در زیر غرفه ی بلند آسمانش به گوش میرسد و حتی درختش غارش کوهش هر صخره ی سنگش و سنگ ریزه اش آیات وحی را بر لب دارد و زبان گویای خدا میشود به صحرای عربستان آمده است و عطر الهام را در فضای اسرار آمیز آن استشمام کرده است .

در کویر شکوه و تقوا و شگفتی و زیبایی شور انگیز طلوع خورشید را باید از دور دید . اگر نزدیکش رویم از دستش داده ایم ! لطافت و زیبای گل در زیر انگشت های تشریح می پژمرد.


  • نویسنده: مصطفی فوائدی

  • نظرات دیگران ( )


  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    ناهار 1 دلاری
    [عناوین آرشیوشده]
  •   فیلم‌های ماوراء

  •   يك تكه نان
      سوته دلان
      بوي پيراهن يوسف
      شبهاي روشن
       آرامش در ميان مردگان
      از کرخه تا راين
      رنگ خدا
      خدا نزديک است
      آژانس شيشه اي
      گاهي به آسمان نگاه کن
      هم نفس
      بوي کافور،عطر ياس
      يك بوسه كوچولو
      استعاذه
      وقتي همه خواب بودند
      خواب سفيد
      بيد مجنون
      بچه هاي آسمان
  •   فهرست موضوعی یادداشت ها
  • داستانک[325] . سخن بزرگان[22] . کاریکلماتور[9] . نیایش[7] .
  •   مطالب بایگانی شده
  • زمستان 1386
    پاییز 1386

  •  لینک دوستان من

  • سوته دلان
    هیچوقت
    علی‏وارم
  •   بازدیدهای این وبلاگ
  • امروز: 10 بازدید
    دیروز: 14 بازدید
    کل بازدیدها: 162490 بازدید
  •   درباره من
  • کویر - ماوراء
    مصطفی فوائدی
  •   لوگوی وبلاگ من
  •      کویر - ماوراء
  •   اشتراک در خبرنامه
  •